کوچه ای که به هر دو سر آن دروازه بنا کرده باشند که به وقت اندیشۀ آفتی آنها را بند نمایند. (غیاث). بند کردن سر کوچه. (آنندراج). سد و بند سر کوچه. (فرهنگ فارسی معین) : سیلاب را ملاحظه از کوچه بند نیست زنهار پیش دیدۀ من آستین مگیر. صائب (از آنندراج). ، نشان و علامت حد کوچه ها. (فرهنگ فارسی معین)
بند طویل صفاتی است که روده باریک را بجدار شکم وصل میکند غشائی است چین دار و ارتفاع چین ها از خط اتصال به جدار شکم بطرز جدار روده زیاد میشود به طوری که در خط اتصال 15 الی 18 سانتی متر است در صورتی که خط اتصال روده باریک معادل طول روده یعنی 5، 6 متر است. ماساریقا بند روده
تسمه های بهم پیوسته مشبک که دهان چار پایان مانند استر خر گاو و سگ را بدان بندند تا گاز نگیرند و بره و بزغاله را بدان بندند تا دیگر از پستان مادر شیر نمکند پوزه بند دهان بند