جدول جو
جدول جو

معنی فرخشته

فرخشته
فرخشه، نوعی شیرینی که از آرد سفید، شکر، روغن و مغز بادام یا پسته تهیه می کردند، لوزینه
تصویری از فرخشته
تصویر فرخشته
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با فرخشته

فرخشته

فرخشته
نوعی شیرینی که آن را با آرد شکر روغن و مغز بادام سازند قطائف لوزینه
فرهنگ لغت هوشیار

فرخسته

فرخسته
خسته، زخمی و بر زمین کشیده شده، برای مِثال او می خورد به شادی و کام دل / دشمن نزار گشته و فرخسته (ابوالعباس ربنجنی - شاعران بی دیوان - ۱۳۵)، پایمال شده
فرخسته
فرهنگ فارسی عمید

فریشته

فریشته
فِرِشتِه، موجودی آسمانی و غیر قابل رؤیت که مامور اجرای اوامر الهی است و مرتکب گناه نمی شود، اَمشاسپَند، اَمَهراَسپَند، فُروهَندِه، طایِرِ قُدس، مَلَک، طایِرِ فَلَک
فریشته
فرهنگ فارسی عمید

چرخشته

چرخشته
دستگاهی شبیه منگنه از چوب، که میوه هایی از قبیل انگور و غیره را میفشرد و آب آنها را میگیرد. (شعوری ج 1 ص 349)
لغت نامه دهخدا