جدول جو
جدول جو

معنی فتردن

فتردن
دریدن، پاره کردن، شکافتن، برای مثال خود برآورد و باز ویران کرد / خود ترازید و باز خود بفترد (خسروی - لغت نامه - فتردن)، پراکنده کردن
تصویری از فتردن
تصویر فتردن
فرهنگ فارسی عمید