جدول جو
جدول جو

معنی فالیز

فالیز
باغ، بوستان، پالیز، پالیزگاه، باشنگان
تصویری از فالیز
تصویر فالیز
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با فالیز

فالیز

فالیز
معرب پالیز، خربزه زار را گویند، (آنندراج) :
یکی را زمین نیستانست و شوره
یکی کشت و فالیز و شدیار دارد،
ناصرخسرو،
رجوع به پالیز شود
لغت نامه دهخدا

پالیز

پالیز
باغ بوستان جالیز فالیز گلستان، کشتزار مزرعه، آنجایها که هندوانه و خربزه و گرمک و طالبی و کدو و خیار و چغندر و امثال آن کارند مزارع صیفی کاری: خربزه زار خیار زار کدوزار هندوانه زار تره زار
فرهنگ لغت هوشیار

جالیز

جالیز
کشتزاری که در آن خربزه، هندوانه، خیار و مانند آن می کارند
جالیز
فرهنگ فارسی عمید

فالیه

فالیه
مونث قالی کارد، سرگین گردان خجک دار گونه ای حشره شبیه جعل و یا کوز که در سوراخ مارها می زید. توضیح با مراجعه با ماخذ مربوط این حشره شناخته نشد
فرهنگ لغت هوشیار