جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با سارغ

سارغ

سارغ
سارغ شرابدار بهنگامی که عبدالرزاق پسر بزرگ خواجه احمدحسن میمندی بقلعت نندنه موقوف بود کوتوالی آن قلعه را داشت و چون با عبدالرزاق بمهر رفتار کرده بود بعد از وزارت احمد حسن نواخت و خلعت یافت، رجوع به تاریخ بیهقی چ غنی - فیاض ص 149 و 150 شود
لغت نامه دهخدا

سارغ

سارغ
خورندۀ خوشۀ انگور با بن. (منتهی الارب) ، در بیت زیر ظاهراً بمعنی اعم نوشنده آمده است:
گردان برهر نوبری گل سارغ از مل ساغری
وان مل محک هرزری با گل محاکا داشته.
خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 398)
لغت نامه دهخدا

سارغ

سارغ
در ترکی نام گلی است زردرنگ. (غیاث اللغات) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا