معنی زفت زفت بخیل، ممسک، لئیم، خسیس، برای مثال صعب چون بیم و تلخ چون غم جفت / تار چون گور و تنگ چون دل زفت (عنصری - ۳۶۳)کنایه از ترش روکنایه از زمختطعم تند و تیز و گس، ویژگی چیزی که طعم تند و تیز داشته باشد تصویر زفت فرهنگ فارسی عمید