جدول جو
جدول جو

معنی زبرزیر

زبرزیر
بالا و پایین، واژگون، ویران، زیر و زبر، برای مثال بسا مفلس بینوا سیر شد / بسا کار منعم زبرزیر شد (سعدی۱ - ۸۷)
تصویری از زبرزیر
تصویر زبرزیر
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با زبرزیر

زبرزیر

زبرزیر
ویران. واژگون. پایین و بالا. زیرو زبر:
بسا مفلس بینوا سیرشد
بسا کار منعم زبرزیر شد.
سعدی (بوستان).
، درتداول فارسی زبانان در مکتبهای قدیم، حرکات کلمه را میگفتند. زیر و زبر هم بدین معنی می آید
لغت نامه دهخدا

ابازیر

ابازیر
جمع بزر آنچه در دیگ کنند از ادویه و بوی افزارهای خشک
ابازیر
فرهنگ لغت هوشیار