جدول جو
جدول جو

معنی رخان

رخان
دو رخ، دو برجستگی دو طرف صورت، گونه ها، برای مثال شب سیاه بدان زلفکان تو ماند / سپیدروز به پاکی رخان تو ماند (دقیقی - ۹۷)
تصویری از رخان
تصویر رخان
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با رخان

رخان

رخان
دهی است به مرو. (منتهی الارب). قریه ای است در شش فرسخی مرو. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

ترخان

ترخان
در دوره مغول آنکه خان به او امتیازات ویژه ای مانند معافیت از مالیات می داده است
ترخان
فرهنگ نامهای ایرانی

رزان

رزان
زن باوقار، بانوی متین، خانم محترم، درخت انگور، (فتحه ر) صفت فاعلی از رزیدن به معنای رنگ کردن، جمع رز است اما غالباً به عنوان مفرد بکار میرود به معنای تاکستان
رزان
فرهنگ نامهای ایرانی