جدول جو
جدول جو

معنی دل خون

دل خون
خونین دل، دل افگار، آزرده دل، اندوهگین
تصویری از دل خون
تصویر دل خون
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با دل خون

گل خون

گل خون
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شیراز واقع در 15هزارگزی جنوب خاوری شیراز و 2هزارگزی راه فرعی شیراز به خرچول. هوای آن معتدل و دارای 275 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و صیفی است. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا

دلخون

دلخون
اندوهگین. غمناک. دل آزرده. محزون. غمین. آرزده دل. رنجیده خاطر، کنایه از مهجور و مشتاق. (برهان) (آنندراج) ، متفکر در حل مسائل غامضه و امور عظیم. (لغت محلی شوشتر، نسخۀ خطی)
لغت نامه دهخدا

پر خون

پر خون
کسی که دارای خون کافی و وافی باشد مقابل کم خون، خون آلود. یا جگر و دلی پر خون. پر اندوه پر درد دردمند غمزده. یا صورت چهره رخ پر خون. افروخته گلگون. یا مژه چشم دیده پر خون. خونبار
فرهنگ لغت هوشیار