جدول جو
جدول جو

معنی دژمناک

دژمناک
رنجور، دردمند، افسرده، غمناک، اندوهگین
تصویری از دژمناک
تصویر دژمناک
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با دژمناک

دژمناک

دژمناک
غمگین. اندوهناک. (آنندراج) ، رنجور و دردمند. (ناظم الاطباء) ، خشمگین. خشمناک. تند: آنگاه سوی صفا، دژمناک التفات کرد و بر وی بانگ زد و گفت بازگرد از من ای ابلیس. (ترجمه دیاتسارون ص 132). عیسی بر آن دژمناک تندید و گفت دهن خود ببند. (ترجمه دیاتسارون ص 194)
لغت نامه دهخدا

دژمناکی

دژمناکی
حالت و چگونگی دژمناک. غمگینی. افسردگی، رنجوری، خشمناکی. و رجوع به دژمناک شود
لغت نامه دهخدا

آرمناک

آرمناک
ارمنی، پسر هایکا، شخصی که ارمنیها نژاد خود را به او نسبت می دهند
آرمناک
فرهنگ نامهای ایرانی

بیمناک

بیمناک
ترسناک، هراسناک ترسنده بیم دارنده، ترسناک ترس آور
بیمناک
فرهنگ لغت هوشیار