معنی چاره شناس چاره شناس ویژگی آنکه چاره و درمان دردی را بشناسد، ویژگی کسی که راه اصلاح امری را بداند تصویر چاره شناس فرهنگ فارسی عمید
چاره شناس چاره شناس شناسندۀ چاره. علاج شناس. معالج. آنکه درمان و علاج دردی یا مرضی داند و شناسد: چون شد آن چاره جوی چاره شناس باز پس گشت با هزار سپاس. نظامی لغت نامه دهخدا
حشره شناس حشره شناس مایشناس کسی که عالم باحوال و زندگانی حشرات است عالم بعلم حشره شناسی فرهنگ لغت هوشیار
ستاره شناس ستاره شناس کسی که ستاره ها را می شناسد و علم هیئت می داند، اخترشناس، ستاره شمر، منجم فرهنگ فارسی عمید
حشره شناس حشره شناس دانشمند شناسندۀ حشرات: از کی تا حالا حشره شناس شده ای. (سایه روشن هدایت ص 16) لغت نامه دهخدا