معنی پیوند جستن - فرهنگ فارسی عمید
معنی پیوند جستن
- پیوند جستن
- پیوستگی خواستن، وصل جستن، خویشی خواستن
تصویر پیوند جستن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پیوند جستن
پیوند جستن
- پیوند جستن
- وصل جستن اتصال خواستن، پیوستگی خواستن: آن بیت که استاد عجم گفت بدان وزن زنهار بدین جست همی شاید پیوند. (عثمان مختاری)، خویشی خواستن: کنون با تو پیوند جویم همی رخ آشتی را بشویم همی. (شا. لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
پیوند جستن
- پیوند جستن
- وصل جستن. اتصال خواستن، پیوستگی خواستن:
آن بیت که استاد عجم گفت بدان وزن
زنهار بدین جست همی شاید پیوند.
عثمان مختاری.
، خویشی خواستن:
کنون با تو پیوندجویم همی
رخ آتشی را بشویم همی.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
پیوند گسستن
- پیوند گسستن
- پِیوَند بُریدَن، پاره کردن رشتۀ اتصال و به هم بستگی، قطع خویشی و قرابت، پِیوَند گُسیختَن، پِیوَند گِسَلیدَن
فرهنگ فارسی عمید
پیوند گسستن
- پیوند گسستن
- پیوند بریدن. مقابل پیوستن. پیوند گسلیدن
لغت نامه دهخدا
پیوند بست
- پیوند بست
- پیوند بسته. یا جامه پیوند بست. جامه وصله کرده رقعه دوخته پینه زده: جامه پیوند بست. لدیم
فرهنگ لغت هوشیار