معنی پوگان - فرهنگ فارسی عمید
معنی پوگان
- پوگان
- رحم، عضوی کیسه مانند در شکم که جنین تا قبل از تولد در آن زندگی می کند، جای بچه در شکم زن یا حیوان ماده، زهدان، بچّه دان، بوگان، بوهمان، بویگان، پرکام
تصویر پوگان
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پوگان
پوگان
- پوگان
- زهدان رحم: وزین همه که بگفتم نصیب روز بزرگ غدود و زهره و سرگین و خون و پوگان کن. (کسائی)
فرهنگ لغت هوشیار
پوگان
- پوگان
- زهدان، رحم، (از فرهنگ اسدی نخجوانی) :
وزین همه که بگفتم نصیب روز بزرگ
غدود و زهره و سرگین و خون و پوگان کن،
کسائی،
و مراد از روز بزرگ روز قیامت است
لغت نامه دهخدا
آوگان
- آوگان
- از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان ایرانی و پیشرو سپاه فریدون پادشاه پیشدادی
فرهنگ نامهای ایرانی