جدول جو
جدول جو

معنی پلاس گر

پلاس گر
کسی که پیشه اش پلاس بافی است، پلاس باف
تصویری از پلاس گر
تصویر پلاس گر
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با پلاس گر

پولاد گر

پولاد گر
آنکه پولاد سازد آنکه آلات پولادین سازد، آهنگر: (بدان دست بردند آهنگران چو شد ساخته کار گرز گران... {} پسند آمدش کار پولاد گر ببخشید شان جامه و سیم و زر) (فردوسی) آهنگر، آنکه پولاد سازد
پولاد گر
فرهنگ لغت هوشیار

پالان گر

پالان گر
پالان دوز، آنکه پالان اسب و الاغ می دوزد، پالان گر
پالان گر
فرهنگ فارسی عمید

پلاسگری

پلاسگری
بافتن پلاس:
با دیلمان پلاسگری اشتلم کند
گر داند ار نداند آن شوخروی شنگ.
سوزنی.
اما صحیح کلمه به لاسگری است در معنی ابریشم بافی. رجوع به لاسگری شود
لغت نامه دهخدا

پلاس ژی

پلاس ژی
نامی است که در ازمنۀ قدیم به سرزمین یونان و پلوپونزوس و جزیره لِسبس (که امروز به می تی لن معروفست) داده میشد. (حواشی ترجمه تمدن قدیم تألیف فوستل دو کولانژ)
لغت نامه دهخدا

کلاه گر

کلاه گر
کلاه ساز. کلاه دوز. آنکه کلاه سازد: بوبکر و عمر... را به دوزخ فرستدو کفشگران درغابش و کلاه گران آوه و جولاهگان قم و سفیهان ورامین را به بهشت فرستد. (کتاب النقض ص 583)
لغت نامه دهخدا