پسکله پسکله ظاهراً نام محلی است: و از عباس آباد کوچ کرد و به پسکله نزول فرمود. (جهانگشای جوینی) لغت نامه دهخدا
بسکله بسکله کُلون، چوبی به شکل مکعب مستطیل که برای بستن در، بر پشت آن نصب می شود، فانه، پانه، فَهانه، تَنبه، مَدَنگ، فَردَر، کُلَند، فَروَند، فَلجَم، کلیدان فرهنگ فارسی عمید
پشکله پشکله پشکل، سرگین اسب، الاغ، استر، شتر، گوسفند، بز و آهو که گِرد و مانند گلوله باشد، پشگل فرهنگ فارسی عمید