جدول جو
جدول جو

معنی بیدزار

بیدزار
جایی که درختان بید بسیار باشد، بیدستان
تصویری از بیدزار
تصویر بیدزار
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بیدزار

بیدبار

بیدبار
نام محلی کنار راه سنندج و کرمانشاه میان باخله و کامیاران در 48500 گزی سنندج، (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

بیزار

بیزار
آزرده، روگردان و گریزان از چیزی، کسی که از چیزی بدش بیاید و از آن دوری کند
بیزار
فرهنگ فارسی عمید

بیدار

بیدار
کسی که در خواب نباشد، کنایه از آگاه، هوشیار
بیدار شدن: از خواب برخاستن، کنایه از هوشیار شدن
بیدار کردن: کسی را از خواب برانگیختن، کنایه از هوشیار ساختن، آگاه کردن
بیدار ماندن: نخوابیدن، به خواب نرفتن
بیدار
فرهنگ فارسی عمید