معنی احوال احوال حال ها، کیفیت حال و وضع کسی یا جایی، اوضاع معیشت، کار و بار، جمع واژۀ حالوقایع، پیشامدهاشرح حال، سرگذشت زندگیسال ها، جمع واژۀ حول تصویر احوال فرهنگ فارسی عمید