معنی متصدر - فرهنگ فارسی عمید
معنی متصدر
- متصدر
- کسی که در صدر مجلس نشسته است، صدرنشین
تصویر متصدر
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با متصدر
متصدر
- متصدر
- بالا نشین در صدر مجلس نشیننده، صدر (پیشگاه) قرار گیرنده: در گاه رفیعش (به) صدر ملکی متصدر بود
فرهنگ لغت هوشیار
متصدر
- متصدر
- در صدر جای نشیننده از مجلس. (آنندراج). در صدر مجلس نشسته. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تصدر شود
لغت نامه دهخدا
متصور
- متصور
- تصور کننده و صورت چیزی را در ذهن خطور دهنده، کسی که تصور میکند و دریافت می نماید
فرهنگ لغت هوشیار