جدول جو
جدول جو

معنی لول خوردن

لول خوردن
در جای خود جنبیدن و پیچ خوردن، لولیدن
تصویری از لول خوردن
تصویر لول خوردن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با لول خوردن

لول خوردن

لول خوردن
لولیدن. لول زدن: میان دست و پای مردم لول میخورد، میلولد. رجوع به لول زدن شود
لغت نامه دهخدا

لوس خوردن

لوس خوردن
چاشنی کردن مزه خوردن: پیش ایشان فاتحه الکتاب آن حضور است حضوری که اگر جبرئیل بیاید لوس خورد
فرهنگ لغت هوشیار

وول خوردن

وول خوردن
جنبیدن تکان خوردن: (زن در جای خود وول خورد جمع و جور تر نشست)، در هم تپیدن وچپیدن (جمعیت)
وول خوردن
فرهنگ لغت هوشیار

گول خوردن

گول خوردن
فریب خوردن. فریفته شدن. از راه به در رفتن:
نخوری گول سکندر نروی همره خضر
چند گردی ز پی چشمۀ حیوان محتاج.
باقر کاشی (از بهار عجم).
من از بی عقلی گول خورده این عمل کردم. (از تاریخ عالم آرای عباسی ص 349). از این دروغ راست نما گول خورده. (از تاریخ عالم آرای عباسی ص 368).
در لهجۀ یزدی ’گال خوردن’ در بازی مخصوص ’گوبازی’ به کار رود. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین)
لغت نامه دهخدا

وول خوردن

وول خوردن
جنبیدن. تکان خوردن. (فرهنگ لغات عامیانۀ جمال زاده) ، در هم تپیدن و چپیدن (جمعیت). (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا