جدول جو
جدول جو

معنی غیب نما

غیب نما
نشان دهندۀ نهان، آنچه غیب را نشان دهد، برای مثال دلی که غیب نمای است و جام جم دارد / ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد (حافظ - ۲۴۴)
تصویری از غیب نما
تصویر غیب نما
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با غیب نما

غیب نما

غیب نما
یا غیب نمای. آنچه غیب را نشان دهد. نشان دهنده نهان. رجوع به غَیب و غیب نمای شود
لغت نامه دهخدا

عیب نما

عیب نما
عیب نماینده. آنچه و آنکه عیب و نقص را بنمایاند:
بیش جان را نکنم زنگ زده
کآینه عیب نمایست مرا.
خاقانی.
در گفتن عیب دگران بسته زبان باش
از خوبی خود عیب نمای دگران باش.
واعظ قزوینی
لغت نامه دهخدا

غیب نمای

غیب نمای
رجوع به غیب نما شود:
دلی که غیب نمای است و جام جم دارد
ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد.
حافظ.
باقی آنچه ضمیر منیر و رأی غیب نمای اقتضا میکند... (تاریخ غازانی چ انگلستان ص 52).
ای امیر عرب ای کآینۀ غیب نمایی
بر سر افسر سلطان ازل ظل همایی.
طراز یزدی
لغت نامه دهخدا

قطب نما

قطب نما
یا قبله نما، اسباب کوچکی است باندازه ساعت جیبی و کوچکتر یا بزرگتر از آن و دارای صفحه مدرج و عقربه است، و بوسیله آن جهات اربعه یا سمت قبله تعیین میگردد
فرهنگ لغت هوشیار

طیف نما

طیف نما
وسیله ای که در آن منشور بلورین قرار داده شده و برای مطالعه و تجزیۀ نور به کار می رود، اسپکترسکپ
فرهنگ فارسی عمید

قطب نما

قطب نما
جعبه ای دارای عقربۀ مغناطیسی که روی صفحۀ مدرجی حرکت می کند که عقربۀ آن همیشه به سمت شمال متوجه است و به وسیلۀ آن جهات اربعه یا سمت قبله را پیدا می کنند، قبله نما
فرهنگ فارسی عمید