هر چیز که به رنگ عناب باشد. سرخ رنگ. (ناظم الاطباء). بگونه و رنگ چون عناب. مجازاً سرخ رنگ: زآن می عنابگون در قدح آبگون ساقی مهتابگون ترکی حورانژاد. منوچهری. دگر سبزی نروید بر لب جوی که آب چشمها عناب گون است. سعدی
سنجاب رنگ. آبی رنگ. آسمانی: چرخ سنجاب گون دگر باره پیریش را بدل کند بشباب. سوزنی. چون شد هوا سنجاب گون گیتی فنک دارد کنون در طارم آتش کن فزون روباه خزران بین در او. خاقانی