جدول جو
جدول جو

معنی سوبلمه

سوبلمه
ترکیب کلر و جیوۀ دوظرفیتی که سفید رنگ، بی بو و بسیار سمّی است و برای ضدعفونی کردن زخم ها، از بین بردن قارچ ها و حشره ها و نیز در صنعت چاپ بر روی پارچه کاربرد دارد
تصویری از سوبلمه
تصویر سوبلمه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سوبلمه

سوبلمه

سوبلمه
جسمی است قابل تصعید که در آب محلول است و از گرم کردن سولفات مرکوریم و نمک به دست آید. سم بسیار خطرناکی است و در صنعت مورد استعمال دارد
فرهنگ لغت هوشیار

سوبلیمه

سوبلیمه
فرانسوی زهرآبک جسمی است قابل تصعید که در آب محلول است و از گرم کردن سولفات مرکوریم و نمک به دست آید. سم بسیار خطرناکی است و در صنعت مورد استعمال دارد
فرهنگ لغت هوشیار

سوالمه

سوالمه
جمع سالمه، بی عیب ها، بی نقص ها، بی زحاف ها (در علم عروض)
سوالمه
فرهنگ فارسی معین

چوبلمه

چوبلمه
خربق سفید گلی است از تیره آلاله ها. دارای پنج تا بیست گلبرگ که همه دارای مهمیزند و ریشه های ضخیم این گیاه دارای مادۀ سمی شدید هلبرین است. (گیاه شناسی تألیف حسین گل گلاب ص 199)
لغت نامه دهخدا

سنبلچه

سنبلچه
واحد سنبل یک خوشه (گندم جو و غیره) جمع سنبلات سنابل. توضیح گونه ای از آرایش گل است که گلهای فرعی بدون دم گل بمحور اصلی گل متصل باشند سنبلچه سنبلک. یا سنبله آبی. لسان البحر. یا سنبله پاییز. گل حضرتی. یا سنبل زر. منقل آتش. آتشدان، ششمین برج سال
فرهنگ لغت هوشیار

سورتمه

سورتمه
وسیله نقلیه بدون چرخ که بوسیله اسب یا غیره بر روی برف کشیده شود
سورتمه
فرهنگ لغت هوشیار

قابلمه

قابلمه
ظرف بزرگ مسین با در و سرپوش که بر روی هم استوار است و جهت نگهداری پلو و غیره بکار میرود
فرهنگ لغت هوشیار