جدول جو
جدول جو

معنی سرراهی

سرراهی
پولی که قبل از مسافرت به مسافر می دهد، کودک نوزاد که او را کنار راه بگذارند تا دیگری ببرد
تصویری از سرراهی
تصویر سرراهی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سرراهی

سرراهی

سرراهی
نوزادی که کنار راه گذارند تا کسی او را ببرد و بزرگ کند
سرراهی
فرهنگ فارسی معین

سر راهی

سر راهی
نوزادی که وی را در کناری گذارند تا کسی او را ببرد و بزرگ کند، وجهی که مسافر هنگام حرکت به عنوان صدقه یا انعام دهد
فرهنگ لغت هوشیار

سرماهی

سرماهی
از: سر + ماه (شهر عربی) + ی (نسبت). (از حاشیۀ برهان قاطعچ معین). ماهیانه و مقرری باشد که در هر سر ماه به نوکر و امثال آن دهند و آن را به عربی مشاهره گویند. (برهان). مقرری که در سر هر ماه به نوکر دهند و آن را ماهانه نیز گویند و به تازی مشاهره گویند. (آنندراج). مهواره. ماهواره. (یادداشت مؤلف) :
هزار سکۀ دینار سرخ سرماهیت
هزار تنگۀ سیم سپید انعامت.
؟ (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا