جدول جو
جدول جو

معنی ژرمن

ژرمن
نژاد مردم آلمان، ژرمنی، مربوط به ژرمن، شاخۀ زبانی از خانوادۀ زبانی هندواروپایی
تصویری از ژرمن
تصویر ژرمن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ژرمن

ژرمن

ژرمن
نامی که به ساکنین ژرمانی یا آلمان اطلاق می شود. این قوم چنانکه از اخلاق و زبان و صورت ظاهر آنان پیداست از نژاد آریائی هندواروپائی هستند که در حدود قرن هفتم یا ششم پیش از میلاد بنابه روایتی از آسیا مهاجرت کرده و از طریق درۀ دانوب به اروپا راه یافته اند و آنان یکی از شعب هشتگانه ملل هندواروپائی بشمار می روند. نام ژرمن شامل آلمان های غربی و شرقی اروپا و انگلوساکسونها و اسکاندیناویها نیزمی شود. دین قدیم آنان پرستش مظاهر طبیعت بود و در نظام اجتماعی ایشان هر فردی آزادی تام و تمام داشت
لغت نامه دهخدا

ژرمن

ژرمن
قدیس، مولد او مدا نزدیک میلان. در اواخر قرن یازدهم میلادی متولد شد و بسال 1159 میلادی به همان شهر درگذشت و ذکران او بیست وششم سپتامبر است
لغت نامه دهخدا

خرمن

خرمن
کود گندم بود که بعد از آن پاک کنند، توده گندم و جو باشد از کاه پاک کنند
فرهنگ لغت هوشیار

خرمن

خرمن
محصول درو شده و روی هم ریخته که هنوز نکوبیده و کاه آن را جدا نکرده اند، کنایه از تودۀ چیزی
خرمن ماه (مه): کنایه از هالۀ ماه، برای مِثال آسمان گو مفروش این عظمت کاندر عشق / خرمن مه به جوی خوشۀ پروین به دو جو (حافظ - ۸۱۴)
خرمن
فرهنگ فارسی عمید

هرمن

هرمن
ماده ای شیمائی که در یک جای بدن پیدا شده و با گردش خون بجای دیگر بدن برده میشود تا آنرا تحریک کند
فرهنگ لغت هوشیار