معنی زیره رومی - فرهنگ فارسی عمید
معنی زیره رومی
- زیره رومی
- کراویا، گیاهی چتری با گل های سفید و تخمی شبیه زیره که مصرف دارویی دارد، شاه زیره، کرویا، کراویه، قرنباد
تصویر زیره رومی
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با زیره رومی
آینه رومی
- آینه رومی
- آینۀ فلزی. آینۀ حلبی. سَجنجل:
آب گوئی از آینۀ رومیست
بر سرش برگ چون بر آینه زنگ.
فرخی
لغت نامه دهخدا
خیره رویی
- خیره رویی
- پررویی. بی حیایی. بی شرمی. شوخ چشمی.
- خیره رویی کردن، پررویی کردن. بی حیائی کردن، بی شرمی کردن
لغت نامه دهخدا
تیره روزی
- تیره روزی
- بدبختی. ادبار. تیره بختی، عیاری و مکاری. (غیاث اللغات) (آنندراج). رجوع به تیره و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
تیره روزی
- تیره روزی
- بدبختی، سیه روزی، تیره بختی، شوربختی، فلاکت، نکبت
متضاد: خوش بختی، نیک بختی
فرهنگ واژه مترادف متضاد