معنی دژالون
- دژالون
- دریغ، افسوس، حسرت، دژوان، دژواخ
واژههای مرتبط با دژالون
دژآلون
- دژآلون
- کلمه غیر موصول، به معنی حیف و دریغ و افسوس. (از برهان) (از ناظم الاطباء). دریغ و حسرت. (شرفنامۀ منیری)
ظلم و بی انصافی و زور و ستم و زبردستی. (ناظم الاطباء)
دالون
- دالون
- دالان، راهرو
دژآلود
- دژآلود
- خشمگین غضبناک، بد خو تند خلق
دیامون
- دیامون
- فرانسوی آبگین از سنگ های گرانبها الماس
دیالوگ
- دیالوگ
- سخنانی که میان شخصیت های یک نمایشنامه رد و بدل میشود، مهمترین بخش یک نمایشنامه است
دیالوگ
- دیالوگ
- گفتگویی که میان اشخاص یک داستان، نمایشنامه یا فیلم صورت می گیرد، گفتگو در مورد مسائل فرهنگی، اجتماعی و مانند آن
دژآلود
- دژآلود
- خشمگین، بدخُلق، تندخو
دیالوگ
- دیالوگ
- مکالمه، گفت و گوی دو جانبه، اثر ادبی که به صورت گفت و گو ارائه شود
بطالون
- بطالون
- ج ِبطال در حالت رفع. رجوع به بطال و قفطی ص 183 شود، در اصطلاح قراء، اماله را گویند. (از کشاف اصطلاحات الفنون). رجوع به اماله شود