معنی خرقه انداختن خرقه انداختن خِرقِه اَنداختَن خرقه از تن به در کردن در هنگام سماع بر اثر غلبۀ وجدکنایه از جدا شدن از تعلقات دنیوی، خرقه افکندن خرقه از تن به در کردن در هنگام سماع بر اثر غلبۀ وجدکنایه از جدا شدن از تعلقات دنیوی، خِرقه افکندن تصویر خرقه انداختن فرهنگ فارسی عمید