جدول جو
جدول جو

معنی خرده ریز

خرده ریز
چیزهای خرد، کم بها، پراکنده و بیهوده
تصویری از خرده ریز
تصویر خرده ریز
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با خرده ریز

خرده ریز

خرده ریز
اشیاء کم ارزش، چیزهای کم فایده یا بیهوده، باقی مانده هر چیز، آشغال
خرده ریز
فرهنگ فارسی معین

خرده ریز

خرده ریز
آشغال. ریزه پیزه. خرت و پرت. چیزهای بسیار کوچک
لغت نامه دهخدا

خرده ریزه

خرده ریزه
اشیا کم ارزش چیزهای کم فایده یا بیهوده، باقیمانده هر چیز آشغال
خرده ریزه
فرهنگ لغت هوشیار

خرده ریزه

خرده ریزه
چیزهای بسیار کوچک. آشغال. ریزه پیزه. خرت و پرت. خرده ریز
لغت نامه دهخدا

خورده ریز

خورده ریز
چیزهای کوچک بی ارج. خرده ریز. خرد و ریز
لغت نامه دهخدا

جرعه ریز

جرعه ریز
هفتریز جرغاتو جامی است -1 آنکه جرعه (شراب ومانندآن) ریزند، جامی باشد ناوچه دار و آن دو قسم است: بزرگ و کوچک. با بزرگ آن زنان در حمام آب بر سر ریزند با کوچک آن دارو شربت و غیره در گلوی اطفال ریزند
فرهنگ لغت هوشیار