جدول جو
جدول جو

معنی حرج

حرج
تنگی و فشار، اعتراض، شکایت، گناه، بزه
حرجی بر کسی نبودن: گناه و اعتراضی متوجه او نبودن
تصویری از حرج
تصویر حرج
فرهنگ فارسی عمید