جدول جو
جدول جو

معنی چهار ارکان

چهار ارکان
عناصر چهارگانه شامل آب، آتش، باد، خاک، چهار عنصر
چهار مادر، چهار گوهر، چهار آخر، عناصر اربعه، چهار آخشیج، آخشیجان، چهار امّهات، امّهات اربعه، امّهات سفلیٰ، چار آخشیج
تصویری از چهار ارکان
تصویر چهار ارکان
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با چهار ارکان

چهار ارکان

چهار ارکان
شروانی چار آیین گونه ای از تاژ چار گوشه است چهار حد جهان مشرق مغرب شمال و جنوب، وعی خیمه چهار گوشه شروانی چهار آیین
فرهنگ لغت هوشیار

چهار ارکان

چهار ارکان
چهار حد جهان، مشرق، مغرب، شمال و جنوب، نوعی خیمه چهارگانه
چهار ارکان
فرهنگ فارسی معین

چار ارکان

چار ارکان
چهار حد جهان مشرق مغرب شمال و جنوب، وعی خیمه چهار گوشه شروانی چهار آیین
فرهنگ لغت هوشیار

چهارارکان

چهارارکان
نوعی از خیمه باشد که در عراق آن را شروانی گویند و در هندوستان راوتی. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام). نوعی از خیمۀ چهارگوشه. شروانی. چهارآیین. (فرهنگ فارسی معین) ، چهارحد عالم را نیز گفته اند که مشرق و مغرب و شمال و جنوب باشد. (برهان) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) : دستور ششم که در بسیط مملکت تمکین چهارارکان داشت. (سندبادنامۀ ظهیری ص 225). و سراپردۀ خسرو سیارگان از حیث چهارارکان فروگشادند. (سندبادنامۀ ظهیری ص 218). رجوع به چارارکان شود
لغت نامه دهخدا

چهار اقران

چهار اقران
چهار حد جهان مشرق مغرب شمال و جنوب، وعی خیمه چهار گوشه شروانی چهار آیین
فرهنگ لغت هوشیار

چهار رکن

چهار رکن
چار ستون: گلدسته اراکی گلدسته شامی گلدسته یمانی و سنگ سیاه (حجر الاسود) بر سر هم ستون های خدایخانه
فرهنگ لغت هوشیار

چارارکان

چارارکان
چهارعنصر. چارآخشیج. ارکان اربعه یعنی آب و خاک و باد و آتش. رجوع به چهار ارکان شود:
از این چارارکان که داری بنام
ببین کاین هنرها جز او را کدام.
اسدی.
گرد چارارکان او بین هفت طوق و شش جهت
چارارکانش ز یاران چار اقران آمده.
خاقانی (دیوان چ سجادی ص 372).
ز چارارکان برگرد و پنج ارکان جوی
که هست قائد این پنج پنج نوبت لا.
خاقانی.
و هم این رکن چون مقوم روح
چار ارکان جسم را معیار.
خاقانی.
از آن منسوج کاورا دور داده ست
به چارارکان کمربندی فتاده ست.
نظامی
لغت نامه دهخدا