معنی تیرک زدن - فرهنگ فارسی عمید
معنی تیرک زدن
- تیرک زدن
- جهیدن آب یا مایع دیگر از یک سوراخ ریز
تصویر تیرک زدن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با تیرک زدن
تیرک زدن
- تیرک زدن
- جهیدن آب یا مایعی دیگر از سوراخی باریک، تیر کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تیرک زدن
- تیرک زدن
- بالا آمدن آبله های دیگ جوشان. (ناظم الاطباء) ، جاری شدن خون از زخم. (از غیاث اللغات) (آنندراج) (بهار عجم) :
ز خونی که تیرک زد از فرقگاه
یلان را برافروخت پرّ کلاه.
هاتفی (از آنندراج).
، درد کردن. (بهار عجم) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا