معنی پیکارکش - فرهنگ فارسی عمید
معنی پیکارکش
- پیکارکش
- پیکار کشنده، پایدار و بردبار در پیکار
تصویر پیکارکش
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پیکارکش
پیکارکش
- پیکارکش
- پیکارکشنده. جدلی. که پیکار کشد. خصیم. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
پیکارگه
- پیکارگه
- پیکارگاه: از برای آنکه در پیکارگه روی هوا پرستاره آسمانی کردی از دود و شرار. (مسعود سعد)
فرهنگ لغت هوشیار
پیکارگر
- پیکارگر
- پیکار کننده مبارز جنگی: چنین پاسخ آورد پیکارگر که: ای پهلوانادن با نام و فرخ... (شا. لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
پیکارخر
- پیکارخر
- پیکار جوی جنگ خواه: از ایران سپاهیست بسیار مر همه سر فروشان پیکار خر. (شا. لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
پیکان کش
- پیکان کش
- آنکه پیکان از زخم بر آورد: زبس خسته تیر پیکان نشان شده آبله دست پیکان کشان. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار