معنی پیدا کردن تصویر پیدا کردن پیدا کردنپِیدا کَردَن یافتن، جستن، آشکار کردن، نمایان ساختن، برای مثال تو پیدا مکن راز دل بر کسی / که او خود نگوید بر هر خسی (سعدی۱ - ۱۵۴)یافتن، جستن، آشکار کردن، نمایان ساختن، برای مِثال تو پیدا مکن راز دل بر کسی / که او خود نگوید بر هر خسی (سعدی۱ - ۱۵۴) فرهنگ فارسی عمید