معنی انقص - فرهنگ فارسی عمید
معنی انقص
- انقص
- ناقص تر، عیب ناک تر، کم تر، ناقص ترین
تصویر انقص
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با انقص
انقص
- انقص
- ناقص تر. (ناظم الاطباء). کمتر و عیبناکتر. (غیاث اللغات). ناتمام تر. کوتاهتر. کمتر: انقص من زبرقان القمر. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
ناقص
- ناقص
- آنچه کامل نیست مثلاً اطلاعات ناقص، معیوب مثلاً عضو ناقص، چیزی یا کسی که به حد کمال نرسیده
فرهنگ فارسی عمید