معنی یکسان نمودن - فرهنگ فارسی عمید
معنی یکسان نمودن
- یکسان نمودن
- برابر کردن مانند هم کردن، یکسان کردن
تصویر یکسان نمودن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با یکسان نمودن
یکسان بودن
- یکسان بودن
- همانندبودن، برابربودن، مساوی بودن بی تفاوت بودن، یکنواخت بودن
فرهنگ لغت هوشیار