جدول جو
جدول جو

معنی همپایه

همپایه
کسی که با دیگری در یک درجه و پایه باشد، دو نفر که دارای شغل و مقام نظیر هم باشند
تصویری از همپایه
تصویر همپایه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با همپایه

همسایه

همسایه
دو یا چند کس که در زیر سایه یک سقف باشند، دو یا چند کس که اطاق یا خانه آنان متصل یا نزدیک هم باشد همسرایه: ... تا اگر خویشاوند و همسایه درویش داری ازایشان ننگ نداری و با ایشان پیوندی، دو یا چند ناحیه (ده شهر استان کشور) که مجاور یکدیگر باشند، جمع همسایگان: دیگر آنکه اگر صاحب طرفی از همسایگان مملکت بکمال حلم و وفور کم آزاری این خسرو نوشیروان معدلت ما مغرور شود... یا همسایه مسیح. آفتاب
فرهنگ لغت هوشیار

همسایه

همسایه
دو یا چند کس که اتاق یا خانه آنان نزدیک هم باشد، مجاور
همسایه
فرهنگ فارسی معین

همسایه

همسایه
کسی که با دیگری در یک منزل یا در خانۀ کنار خانۀ او زندگی می کند، هم جوار
همسایه
فرهنگ فارسی عمید