معنی ناگهان ناگهان غفلتاً، بی خبر، بی وقت، سرزده، ناگاهازناگهان: ناگاه، ناگهان، غفلتاً، برای مثال برآساید از ما زمانی جهان / نباید که مرگ آید ازنا گهان (فردوسی - ۲/۲۵۴) تصویر ناگهان فرهنگ فارسی عمید