جدول جو
جدول جو

معنی گورشکاف

گورشکاف
آنکه قبر مرده را بشکافد، شکافندۀ گور
تصویری از گورشکاف
تصویر گورشکاف
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با گورشکاف

مو شکاف

مو شکاف
آنکه با دقت بسیار کار کند: دقیق باریک بین: (عاجز از موی میانت مردمان مو شکاف مضطر از درک دهانت مردمان خرده بین) (وحشی. چا. امیر کبیر. 250)
مو شکاف
فرهنگ لغت هوشیار

تیرشکاف

تیرشکاف
شکافنده و خسته کننده عطارد. تیری که تا آسمان رود و عطارد را مجروح کند:
هر دم ز تیر تیرشکاف تو مشتری
افغان زه برآورد از گوشۀ کمان.
خواجوی کرمانی
لغت نامه دهخدا

گورچاکف

گورچاکف
الکساندر (پرنس) (1798- 1882 میلادی). سیاستمدار روسی، وزیر امور خارجه در سالهای 1856 تا 1882. وی در اعتلای کشور خود پس از جنگهای کریمه وظیفۀ مهمی به عهده داشته است
لغت نامه دهخدا

موشکاف

موشکاف
شخص باریک بین که در امری دقت و باریک بینی کند، باریک بین، مراقب امور جزئی، دقیق، عیب جو، ایرادگیر
خُرده بین، خُرده کار، خُرده شِناس، خُرداِنگارِش، خُرده گیر، خُرده دان، نازُک بین، نازُک اَندیش، نُکته سَنج، ژَرف یاب، ژَرف بین، مُدَقَّق، غَوررَس
موشکاف
فرهنگ فارسی عمید