جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با گزمر

گزمر

گزمر
حساب مساحت ساختمانها و عمارات: صاحبا، پایه قدر تو از ان بیشتر است که توان کرد با طناب تخیل گزمر. (ملاطغرا)
فرهنگ لغت هوشیار

گزمر

گزمر
حساب پیمایش عمارت مرکب ازگز و مر که در اصل بمعنی عدد پنجاه است و بمجاز بمعنی مطلق حساب استعمال یافته. (آنندراج). حساب و عدد و شمارۀ اندازۀ بناها. (ناظم الاطباء) :
صاحبا پایۀ قدر تو از آن بیشتر است
که توان کرد به اطناب تخیل گزمر.
ملاطغرا (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

گلمر

گلمر
نام گلی، برای مِثال از آن گلمر که دل بردوزد آن هم / ز هر تن لاله رست و ارغوان هم (امیرخسرو- مجمع الفرس - گلمر)، نوعی پیکان تیر
گلمر
فرهنگ فارسی عمید

گزیر

گزیر
پاکار، پیشکار، داروغه، عسس، برای مِثال گزیری به چاهی در افتاده بود / که از هول او شیر نر ماده بود (سعدی۱ - ۶۲)
گزیر
فرهنگ فارسی عمید

گزار

گزار
نشتر حجام یا رگ زن
طرح و نقش
در هنر نقاشی طرح مدادی که روی کاغذ یا پارچه بکشند که بعد آن را رنگ آمیزی کنند
پسوند متصل به واژه به معنای گزارنده مثلاً خدمتگزار، سپاسگزار، نمازگزار، خواب گزار
گزار
فرهنگ فارسی عمید

گلمر

گلمر
گلی است خوشبوی: ازان گلمر که دل برد و روان هم زهر بن لاله است و ارغوان هم. (امیر خسرو) توضیح هویت این گل شناخته نشد، نوعی از پیکان تیر: گشت رعنایان بود در زیر بیدو روی گل بوستان شیر مردان برگ بید و گلمر است. (امیر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار