معنی گزا - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با گزا
گزا
- گزا
- گزنده و گزندرساننده. زیان زننده. (برهان) (جهانگیری) :
تریاق در دهان رسول آفرید حق
صدیق را چه غم بود از زهر جان گزا.
سعدی.
رجوع به گزای شود
لغت نامه دهخدا
ازا
- ازا
- مقابل برابر روبروی رویاروی قبال، سبب زندگانی یا سبب فراخی عیش و افزونی آن یا به ازاء. عوض بجای. یا در ازاء. بجای عوض بدل
فرهنگ لغت هوشیار