سوار کردن بر شانه (دوش) یا قلمدوش سواری. سواری بر دوش کسی: قلمدوش سواریهایش (بهرام) بر گردن رفقا هنگامی که اتوبوس خراب می شد، . . همیشه ورد زبان پدر بود
خامکدان آلتی استوانه گونه مرکب از دو قطعه: قطعه داخلی به شکل ناوکی است که در قطعه آن حقه مرکب: قلمهای نیی قیچی و قلمتراش و قط زن را جای دهند. قطعه خارجی به منزله غلاف قطعه داخلی است. قلمدان را از مقوا یا کاغدهای بهم فشرده سازند و غالبا جوانب بیرونی آن را با نقوش زیبا منقش سازند: بعد که بر سر گرو اسباب رفتیم معلوم است کتاب است و قلمدان عبا و قرآن