معنی غلط پندار
- غلط پندار
- غلط پندارنده، آنکه اشتباه فکر می کند،
برای مثال گر غلط پندار پنداری که هستم، نیستم / خاک در چشم غلط بین غلط پندار زن (سوزنی - ۴۰۴)
واژههای مرتبط با غلط پندار
غلط پندار
- غلط پندار
- آنکه خطا پندارد خطا کار
غلطپندار
- غلطپندار
- آنکه غلط پندارد. خطاکار:
گر غلطبین و غلطپندار پنداری مرا
خاک در چشم غلطبین و غلطپندار زن.
سوزنی
غلط انداز
- غلط انداز
- چوب انداز، فریبنده
غلط انداز
- غلط انداز
- آن چه که دیگران را به اشتباه بیندازد، دارای ظاهر آراسته و پرهیمنه ولی توخالی، تیری که به نشانه نرسد
غلط انداز
- غلط انداز
- آنچه کسی را به غلط و اشتباه بیندازد یا فریب دهد، غلط اندازنده، به غلط اندازنده
