معنی سرازیر کردن
سرازیر کردن
جاری کردن، سرنگون کردن، واژگون ساختن
تصویر سرازیر کردن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با سرازیر کردن
سرازیر کردن
سرازیر کردن
Flush
دیکشنری فارسی به انگلیسی
سرازیر کردن
سرازیر کردن
покраснеть
دیکشنری فارسی به روسی
سرازیر کردن
سرازیر کردن
erröten
دیکشنری فارسی به آلمانی
سرازیر کردن
سرازیر کردن
почервоніти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
سرازیر کردن
سرازیر کردن
zarumienić się
دیکشنری فارسی به لهستانی
سرازیر کردن
سرازیر کردن
脸红
دیکشنری فارسی به چینی
سرازیر کردن
سرازیر کردن
corar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
سرازیر کردن
سرازیر کردن
arrossire
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
سرازیر کردن
سرازیر کردن
enrojecer
دیکشنری فارسی به اسپانیایی