معنی زشت رو - فرهنگ فارسی عمید
معنی زشت رو
زشت رو
دارای چهرۀ زشت، زشت صورت، بدرو، بدگل
تصویر زشت رو
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با زشت رو
زشت رو
زشت رو
بدگل، بدمنظر، بی ریخت، زشت، کریه المنظر، کریه منظر، ناخوش دیدار متضاد: خوشگل، وجیه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پشت رو
پشت رو
پشت آستر و رویه، وارونه، واژگونه، پُشت و رو پشت و رو کردن: برگرداندن و وارونه کردن جامه یا رویۀ لباس که پشت آن به رو بیاید، کنایه از خلاف واقع نشان دادن
فرهنگ فارسی عمید
پشت رو
پشت رو
وارونه. وارون. واژون. باژگون. باژگونه. اَشن َ: پیراهنت را پشت رو پوشیده ای
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.