جدول جو
جدول جو

معنی ذوق کردن

ذوق کردن
به نشاط آمدن، اظهار شادی و مسرت کردن
تصویری از ذوق کردن
تصویر ذوق کردن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ذوق کردن

ذوق کردن

ذوق کردن
در تداول عوام. سخت شادمانی نمودن. اظهار سرور و انبساط بسیار کردن:
گر چه کردم ذوقها از آشنائیهای او
انتقام از من کشید آخر جدائیهای او.
وحشی
لغت نامه دهخدا

ذوب کردن

ذوب کردن
گداخته کردن آب کردن، درجه حرارت موادی مانند سنگ یخ فلز و غیره را بالا بردن تا گداخته شود و سیلان یابد. گداختن آویدن آب کردن بخسانیدن ویتازنیدن ویتاختن
فرهنگ لغت هوشیار

ذوب کردن

ذوب کردن
گداخته کردن، آب کردن، درجه حرارت موادی مانند سنگ، یخ، فلز و غیره را بالا بردن تا گداخته شود و سیلان یابد
ذوب کردن
فرهنگ فارسی معین

ذکر کردن

ذکر کردن
یاد کردن نام بردن، بیان کردن، تسبیح گفتن تهلیل ذکر گفتن، نام بردن یاد کردن
فرهنگ لغت هوشیار