معنی ده پنج زنی - فرهنگ فارسی عمید
معنی ده پنج زنی
- ده پنج زنی
- سیم یا زر ناسره سکه زدن، سکۀ قلب زدن، برای مثال تا ده دهی غرایبت هست / ده پنج زنی رها کن از دست (نظامی۳ - ۳۶۵)
تصویر ده پنج زنی
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با ده پنج زنی
ده پنج زنی
- ده پنج زنی
- سکه زر یا سیمی را ضرب کردن بنحوی که نصف آن فلز اصلی و نصف دیگری فلز پست (مانند مس) باشد سکه قلب زدن، تقلب
فرهنگ لغت هوشیار