معنی حاصل گرداندن حاصل گرداندن حاصِل گَرداندَن به دست آوردن، فراهم آوردن، حاصل کردن به دست آوردن، فراهم آوردن، حاصل کردن تصویر حاصل گرداندن فرهنگ فارسی عمید