معنی جهالت - فرهنگ فارسی عمید
معنی جهالت
- جهالت
- ندانستن، نادان بودن، نادانی، بی خردی
تصویر جهالت
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با جهالت
جهارت
- جهارت
- بلند آوازی اوگ گرفتن آوا، خوشنمایی -1 بلند شدن و اوج گرفتن آواز، زیبایی قد و منظر
فرهنگ لغت هوشیار
جزالت
- جزالت
- فصاحت و روانی سخن و محکم بودن الفاظ آن،
اُستُواری، محکمی، استحکام، محکم کاری، استقامت، ثبات، اطمینان،
پایداری، اِستِحکام، صَلابَت، قَوام، تَأَثُّل، ثَقابَت، رَصانَت، اِتقان، اِشتِداد، رُستی، ثُبوت
فرهنگ فارسی عمید