معنی جور شدن - فرهنگ فارسی عمید
معنی جور شدن
- جور شدن
- فراهم و آماده شدن، مرتب و هماهنگ شدن
تصویر جور شدن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با جور شدن
تور شدن
- تور شدن
- متوحش شدن و پریدن کبوتر یا مرغی دیگر. (از یادداشتهای مرحوم دهخدا). رجوع به تور شود
لغت نامه دهخدا
غور شدن
- غور شدن
- مبتلی به فتق شدن. (ناظم الاطباء). رجوع به غُر شود
لغت نامه دهخدا