جدول جو
جدول جو

معنی بوالبشر

بوالبشر
پدر آدمیان، نخستین بشر، لقب حضرت آدم
تصویری از بوالبشر
تصویر بوالبشر
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بوالبشر

بوالبشر

بوالبشر
مخفف ابوالبشر. لقب آدم صفی الله :
اصل شر است این حشر کزبوالبشر زاد و فساد
جز فساد و شر هرگز کی بود کار حشر.
ناصرخسرو.
بشرح شرع محمد که سیدالبشر است
همال تو کس از ابناء بوالبشر نبود.
سوزنی.
بوالبشر کو علم ّالاسمابگ است
صدهزاران علمش اندر هر رگست.
مولوی.
چون تعلق یافت نان با بوالبشر
نان مرده زنده گشت و باخبر.
مولوی.
رجوع به ابوالبشر شود
لغت نامه دهخدا

ابوالبشر

ابوالبشر
پهلوان بن شهرمزن بن محمد بن بیوراسف الیزدی دجّال کذّاب. و حافظ گوید: زعم انه سمع من شخص لایعرف، بعد السبعین و خمسماءه صحیح البخاری قال اخبرنا الداودی. فانظر الی هذه الوقاحه. صاحب تاج العروس گوید اسم و نسب او را در آخر شرح مصابیح بغوی بخط مؤلف دیدم
کنیت آدم پدر آدمیان. بوالبشر. کنیت مهتر آدم علیه السلام. (مؤید الفضلاء). صفی الله
کنیت ابن مقفع ساویروس اسقف
لغت نامه دهخدا

ابوالبر

ابوالبر
هاشم عنوان بن عثمان الزبیدی الشامی. او را قرائتی است. (ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا

ابوالحشر

ابوالحشر
صحابی انصاری است. (از الاصابه). افراد صحابی انصاری کسانی بودند که در دوران پیامبر اسلام (ص) از مدینه به دین اسلام گرویدند و به عنوان یاران نزدیک حضرت محمد (ص) در همه عرصه ها، از جمله تبلیغ دین و دفاع از آن، مشارکت داشتند. بسیاری از این صحابه به دلیل فداکاری هایشان در جنگ ها و ارادت به پیامبر اسلام در تاریخ اسلام شناخته شده اند و نامشان در کنار نام پیامبر در متون اسلامی و دینی مطرح است.
لغت نامه دهخدا